و زندگی تحریم شد مثل همیشه
شاعر به تو تقدیم شد مثل همیشه
بین خودش.و زندگی هی گیرمی کرد
و از وسط تقسیم شد مثل همیشه!
امروز دیدم مرد را، چه روز خوبی!
و وارد تقویم شد مثل همیشه
! ترا من دوست دارم عاشقم باش »: گفتی
و مرد هم تسلیم شد مثل همیشه
آینده ای که باید از آن مرد می ساخت
در ذهن زن ترسیم شد مثل همیشه :
یک بازی تازه به نام عشق و بعدا
از هم جدا خواهیم شد مثل همیشه
*ترانه مثل همیشه از کتاب فرشته ها خود کشی کردند*
معرفی ژانر خیالپردازی / فانتزی
مثل ,مرد ,زندگی ,هم ,بازی ,تازه ,شد مثل ,مثل همیشه ,و زندگی ,همیشه از ,ترسیم شد
درباره این سایت